در معمارى ایرانی، آجر تنها پرکنندهٔ جرزها و پوشانندهٔ احجام وجداکنندهٔ آنها از یکدیگر نیست. بلکه بعنوان یک عنصر کامل در معمارى ایران بکار رفته است. اولین شیوهٔ تهیه خشت مربوط به سالهاى پیش از هزارهٔ ششم ق.م است. از آثار مشهور تپه حسنلو را مىتوان نام برد که از خشت خام بطور وسیع استفاده شده است. بکارگیرى آجر در شوش و تپه سیلک کاشان نیز نشاندهنده استفاده از این عنصر در زمان خود است. در معبد چغازنبیل نیز به آجرهایى برمىخوریم که بعنوان کتیبه به دیوار نصب شدهاند. ساکنان سرزمین ایران نقش تعیینکنندهاى در پیشبرد بکار گرفتن فن آجر داشتهاند. آجر بعنوان یک عنصر تزئینی، کارآیى آن را دارد که با تمامى عناصر تشکیلدهنده یک معمارى بیامیزد و یا بهشکل یک عنصر مجرد تزئینى جلوهگرى کند. از دیگر موارد تزئینات آجرى در دوران شکوفایى آن، نماسازى و بکارگیرى انواع ترکیبات این عنصر در چارچوب و قالب یک هندسه بسیار ساده اما غنى مىباشد. از نمونههاى برجسته آن برجهاى خرقان در نزدیکى قزوین و برج شبلى در دماوند است
به ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب
عناصر طراحی نیز در معماری ایرانی از قدمتی ۳ هزار ساله برخوردار است. این عناصر از تالار گوردخمهها گرفته تا سقف چهارطاقیها و چهارایوانیها همواره در دورانهای مختلف حضور داشته و تاثیرگذاری خود را در زندگی امروز نیز حفظ كردهاند. در واقع معماری ایرانی دارای استمراری بوده كه هر چند بارها بر اثر كشمكشهای داخلی و هجومهای خارجی دستخوش فترت یا انحراف موقتی شده، با این همه به سبكی دست یافت كه با هیچ سبك دیگری اشتباه نمیشود. در ایران معماری آثار تاریخی در عین اینكه دارای مفهوم و هدف دینی و آیینی است، مانند سایر نقاط جهان وابسته به عواملی چون اقلیم، مصالح موجود، فرهنگ منطقه، فرهنگ همسایه، دین و آیین و باور و بانی بناست.
درون گرایی یكی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده كه این امر به گونهای معماری ایران را درونگرا ساخته است. معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یك یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا میكردند و تنها یك هشتی این دو را به هم پیوند میداد. مردم محوری مردممحوری به معنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در كار ساختمانسازی است. در ایران هم مثل مكانهای دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم میگرفته و روزن و روشندان را چنان میآراسته كه فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا میآورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یك بستر است و افراز طاقچه به اندازهای است كه نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار كه مخصوص مهمان است به اندازهای پهناور و باشكوه بوده كه شایسته پذیرایی باشد. خودبسندگی معماران ایرانی تلاش میكردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیكترین نقاط ممكن بهدست آورند و ساختمانها را چنان میساختند كه نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و تنها به خود اكتفا كنند. به این ترتیب كار ساختوساز با شتاب بیشتری انجام میشد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازگارتر بود و هنگام بازسازی و نوسازی نیز همیشه مصالح در دسترس است. نیارش نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالحشناسی گفته میشود. معماران به نیارش ساختمان بسیار توجه میكردند و آن را از زیبایی جدا نمیدانستند. آنها به تجربه به اندازههایی برای پوششها و دهانهها و جرزها دست یافته بودند كه همه بر پایه نیارش به دست آمده بود. بناهای تاریخی ایران را بر اساس سبك معماری میتوان به صورت زیر دستهبندی كرد: پیش از پارسی، پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. در این تقسیمبندی چهار شیوه خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی از شیوههای دوران اسلامی هستند و به دنبال دگرگونیهای پس از آمدن اسلام به ایران پدیدار شدند. معماری پیش از پارسی محوطه قدیمی زاغه در دشت قزوین، تپه سیلك كاشان، معبد چغازنبیل مربوط به دوران عیلامیان، تپه هگمتانه و نوشیجان تپه در استان همدان از نمونههای این معماری هستند. نمونه دیگر این دوران، معماری مادی استودانها است كه برخی از آنها را در دكان داوود در نزدیكی سرپل ذهاب، در فخریك كردستان و... میتوان مشاهده كرد. معماری پارسی محوطه تاریخی پاسارگاد به علاوه آرامگاه كوروش، كاخ آپادانا در شوش، مجموعه كاخهای تختجمشید و آرامگاههای واقع در نقش رستم از نمونههای معماریهای این سبك هستند. شیوه معماری پارسی، نخستین شیوه معماری ایران است كه روزگار هخامنشیان تا حمله اسكندر به ایران را در بر میگیرد. در این معماری، بیشتر از آنكه بتوانیم به یك سبك خاص اشاره كنیم میتوانیم توانایی و هنر ایرانی را در تقلید درست و هماهنگی میان سبكهای مختلف ارزیابی نماییم. در حقیقت بنیاد شیوه پارسی از همان ساختمانهای ساده كه در سرزمینهای غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده برگرفته شده است اما پدیده تازهای كه با گسترش فرمانروایی پارسها روی میدهد، همكاری هنرمندان مختلف از سرزمینهای گوناگون است. علاوه بر نمونههایی كه به عنوان معماری پارسی ذكر شد میتوان به الگوی چهارباغ اشاره كرد كه یكی از ماندگارترین ابداعات هخامنشیان در عرصه طراحی است كه در پاسارگاد پا به منصه ظهور گذاشت و ادامه یافت. معماری پارتی معبد آناهیتا در كنگاور، كوه خواجه در سیستان، آتشكده فیروزآباد، بازه هور در نزدیكی نیشابور، كاخ سروستان و كاخ قصر شیرین از نمونههای معدود این سبك معماری در داخل ایران به حساب میآیند. طاق كسری در نزدیكی بغداد، كاخ الحضرا، مجموعه فسا و كاخ آشور از نمونههای این سبك معماری هستند كه خارج از مرز جغرافیایی ایران امروزی قرار دارند. شاید بتوان گفت آنچه كه ما معماری پارتی مینامیم، نه معماری یونانی است و نه معماری هخامنشی. در این دوران معماران به نوآوری بزرگی در طول تاریخ بشری دست یافتند كه همان پوششهای طاقی در دهانههای بزرگ و گنبدها در زمینه چهارگوش است. شیوه خراسانی مسجد جامع فهرج، تاریخانه دامغان؛ مسجد جامع اصفهان؛ مسجد جامع اردستان؛ مسجد جامع نایین و مسجد جامع نیریز از مثالهای این شیوه معماری هستند. یكی از نمونههای ساختمانهایی كه در شیوه خراسانی پدیدار شد و در معماری ایران جایگاه ارجمندی پیدا كرد، مسجد است. از ویژگیهای این شیوه سادگی بسیار در طراحی؛ پرهیز از بیهودگی؛ مردممحوری و بهرهگیری از مصالح بومی است. شیوه رازی گنبد قابوس، مسجد جامع اصفهان (آغاز طرح چهارایوانی)؛ مسجد جامع زواره؛ مسجد جامع اردستان (افزودهها)؛ گنبد سرخ مراغه؛ رباط شرف؛ برجهای خرقان و مقبره امیر اسماعیل سامانی در بخارا با این شیوه بنا شدهاند. شیوه معماری رازی همه ویژگیهای خوب شیوههای پیشین را به بهترین گونه داراست. نغزكاری شیوه پارسی، شكوه شیوه پارتی و ریزهكاری شیوه خراسانی در شیوه معماری رازی با هم میپیوندند. شیوه آذری گنبد سلطانیه، مسجد علیشاه تبریز، مسجد جامع ورامین، مسجد جامع یزد، مسجد گوهرشاد، مسجد میرچقماق یزد، مسجد بیبی خانم سمرقند، گور امیر سمرقند و مسجد كبود تبریز از بناهایی به سبك معماری آذری هستند. سرزمین آذربایجان در معماری ایران در رده نخست اهمیت جای دارد، چراكه سه شیوه معماری ایران یعنی پارسی، آذری و اصفهانی از آنجا سرچشمه گرفته و به سراسر كشور رسیده است. در این شیوه معماری بیشتر از هندسه در طراحی استفاده میكردند و به این سبب گوناگونی طرحها در این شیوه بیشتر از همه است. ساختمانهایی كه در این شیوه ساخته میشدند، همچون گنبد سلطانیه و مسجد علیشاه تبریز از اندازههای شاهانه برخوردار بودند. شیوه اصفهانی مسجد امام اصفهان، مسجد شیخ لطفالله، مدرسه خان شیراز، مجموعه گنجعلیخان كرمان، كاخ چهلستون، هشت بهشت، مدرسه چهارباغ اصفهان، مدرسه امام كاشان و مدرسه آقا بزرگ كاشان از نمونههای این شیوه معماری به شمار میروند. خاستگاه این شیوه اصفهان نبوده ولی در اصفهان رشد كرده و بهترین نمونههای آن در این شهر ساخته شدهاند. این شیوه كمی پیش از روی كارآمدن صفویان از زمان قرهقویونلوها آغاز شده و در پایان روزگار محمدشاه قاجار، دوره نخست آن به پایان میرسد. دوره دوم آن زمان انحطاط این شیوه است كه در واقع از زمان افشاریان آغاز و در زمان زندیان دنبال شد ولی انحطاط كامل آن از زمان محمدشاه آغاز شد و در دگرگونیهای معماری تهران و شهرهای نزدیك به آن آشكار شد و از آن پس دیگر شیوهای جانشین شیوه اصفهانی نشد.
مصالحى که در ایجاد بناهاى ایرانی بکار مى رفته متنوع است. هدف از تشریح مصالح سنتى این است که اولاً با فرهنگ و سابقه این مصالح که امروزه بطور مؤثر در ساختمان هاى مورد استفاده است آشنا شویم و نحوه تهیه آن را بدانیم. این مصالح عبارتند از: خشت، آجر، آهک، گچ، سنگ، چوب، خاک، ماسه، ملات، قیر، فلز، رنگ، شیشه.
آجر مهم ترین مصالح ساختمانى در ایران، قبل و بعد از اسلام آجر بوده است. این آجرها معمولاً به شکل مربع است. از آجر در تزئین بنا نیز استفاده مى شد و از اوایل اسلام تا دوره تیمورى تزئین بیشتر بناها با آجرکارى است. آجرهاى پخته به رنگ هاى قرمز و قرمز تیره، زرد کمرنگ ساخته مى شده و در بخش هاى مختلف بنا بکار مى رفته است. مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اردستان، مسجد کبیر یزد و حمام گنجعلى خان کرمان و … نمونه هایى از هنر آجرکارى در دوره هاى مختلف تاریخى هستند. آجر نوعى مصالح مصنوعى است که از ترکیب خاک و آب به روش سنتى بدست مى آید و بعد در کوره پخته مى شود. از این مصالح در جزر، پایه، قوس ها، ستون ها، دیوار سازى ها، پوشش طاق ها و گنبدها، کف پوش ها و بسیارى موارد دیگر استفاده مى شود. آجرهاى نما در انواع آجر نیم گرد، آجر قاشقی، کله گنجشکی، دندان موشی، شش ضلعى و … بکار مى روند. آهک آهک فرآورده اى است که پیش از پیدایش تاریخ، توسط بشر شناخته شده بوده است. گفته مى شود روش پختن آهک را یونانى ها از ایرانیان و رومیان از یونانى ها آموختند. از ملات آهک در پى سازى و کرسى چینى و دیوارسازى در بناهاى قدیمى بکار رفته است. امروزه نیز آهک یکى از مصالح مفید و موثر در ساختمان است. برخى سنگ هاى آهکى را در پوشش کف، ازاره، پله ها و نماها بکار مى برند و برخى براى ملات پخته شده و مصرف مى شوند. خاک خاک داراى انواعى است و خاک رس نوع مرغوب آن است که در سفالگرى استفاده مى شود. بهترین خاک رس به رنگ قرمز و عارى از ناخالصى است که به آن خاک چینى مى گویند. بطورکلى خاک هایى که بیش از ۵٠ درصدشان خاک رس باشد، خاک هاى پرمایه اند. اگر ۵٠ درصد وزنشان رس داشته باشند خاک هاى خالص و اگر کمتر از این مقدار یعنى بین ٣٠ تا ٣۵ درصد مقدار وزن خاک، خاک رس باشد، خاک هاى کم مایه اند. ماسه ماسه از مصالحى است که بصورت ترکیب با آهک بعنوان ملاتى مقاوم در پى سازى هاى آجرى و سایر کارها استفاده مى شود. ماسه بشکل مستقیم قدمتى ٣٠٠٠ ساله دارد. ماسه گاه بطور طبیعى وجود دارد و گاه به روش مصنوعى از طریق خرد کردن سنگ گرانیت – سنگ آهک متراکم و دیگر سنگ هاى متراکم بدست مى آید. ملات ملات مواد خمیرى و چسبنده اى است که جهت اتصال رج ها به یکدیگر و براى بوجود آوردن جسم واحدى از اسکلت و استخوان بندى ساختمان بکار مى رود. بطورکلى مقاومت ملات به وضع اقلیم، مکان و محیط و نوع ساختمان بستگى کامل دارد. کاربرد ملات ها با پیدایش معمارى سنتى کاملًا همراه بوده است. ملات ها انواعى مثل ملات گِل، ملات کاهگل، ملات ریگ، ملات گچ و خاک، ملات گچ، ملات گل آهک، ملات ماسه آهک، ملات ساروج، ملات ماسه سیمان و ملات باتارد دارد. گچ از دیگر مصالح ساختمانى گچ مى باشد که در تمامى ادوار در معمارى استفاده شده است. بدلیل ارزانى و زود سفت شدن، کاربردهاى متعددى داشته است. در آثار بدست آمده از اکتشاف سده سیزدهم در هزاره اول قبل از میلاد در معبد شاهان ایلامى در بناى چغازنبیل در هفت تپه خوزستان، وجود ملات گچ و کاربرد آن باعث ساخت و استقرار قوس هاى سهمى شده است و در برخى بناهاى تخت جمشید نیز در پوشش قوسى کانال ها بیادگار مانده است. در دوره ساسانى نیز ملات گچ در اسکلت سازى بناها و نماسازى کاربرد فراوان داشته است. این ملات از اجزاء لاینفک و مصالح مهم ساختمانى از روزگار باستان تا امروز بوده است. کاشى استفاده از کاشى براى تزئین و استحکام بخشیدن به بناها از دوره سلجوقى آغاز شد و در قرون متمادى بویژه دوره تیمورى و صفوى به اوج خود رسید. کاشى نقش عمده اى در تزئین بناهاى دوره اسلامى داشت. خشت از دیگر مصالح ساختمانى معمول در معمارى ایران خشت است. در دوره اسلامى یا تمامى بنا از خشت بوده یا بخشى از دیوارها و بقیه از آجر بوده است. از بناهاى خشتى بدلیل مقاومت کم در مقابل عوامل طبیعی، چیز زیادى باقى نمانده است. سنگ در معمارى اسلامى از سنگ در شالوده بنا، فرش کردن کف و تزئین بنا استفاده مى شد. استفاده از سنگ اهمیت ویژه اى داشته و نیز براى ساختن کتیبه ها سنگ هاى گوناگونى به کار مى رفته و تراشیده یا حجارى مى شده است. استفاده از سنگ در ادوار باستان به مراتب بیش از آجر بوده است. بناهاى تخت جمشید بویژه تالار صد ستون که متعلق به سده پنجم قبل از میلاد است، با سنگ هایى در ابعاد بزرگ بر روى یکدیگر ساخته شده و ستون هاى بلند همراه با سرستون ها ساخته شده است. این بنا از زیباترین انواع حجارى و همچنین پیکرتراشى ها برخوردار بوده و این بناى عظیم در شمار ارزنده ترین آثار معمارى جهان مى شناسند. همینطور معبد زرتش در نقس رستم نیز از آثار باارزش سنگى است. در دوره هاى بعد نیز از سنگ در ساختن بناها استفاده فراوان شده است. از سنگ مرمر شفاف نیز به عنوان شیشه در شبستان هاى زمستانى مثل مسجد جامع اصفهان و مسجد جامع یزد و حمام گنجعلى خان کرمان استفاده شده است. در سال هاى اخیر نیز از سنگ در نماسازى ها به اشکال مختلف استفاده شده است و نیز براى کف پوش ها، پله ها و بسیارى دیگر از موارد نیز کاربرد دارد. چوب استفاده از چوب از ویژگى هاى معمارى اسلامى است، که در ناحیه گیلان و مازندران بیشتر رایج است. از چوب براى ساختن در و پنجره، صندوق هاى ضریح، ستون ها و تیر سقف، چارچوب و … استفاده مى شده. از چوب علاوه بر اسکلت سازی، در تزئین بنا نیز استفاده مى شده است. چوب و فرآورده هاى آن در بناهاى صد سال اخیر به عنوان مصالحى مؤثر در ستون هاى چوبی، پوشش هاى سقفى دوجداره، و بخش هاى دیگر بکار رفته است. امروزه از چوب براى کف سازى هاى پارکت، قاب سازى هاى سقف، دکورسازى ها و کابینت هاى چوبی، درهاى چوبى با روکش هاى زیبا بهره گرفته مى شود. بطورکلى پس از سنگ، آجر، گچ و آهک چوب نیز از مصالح بسیار مؤثر در ساختمان سازى مى باشد. قیر قیر به چهار نوع وجود دارد: قیر معدنی، قیر نفتی، قیر محلول در اب و امولاسیون. به نظر مى رسد که قیر واژه اى بابلى و یا ایلامى است. در بابل از این مصالح براى ملات به جهت پیوند رج هاى سنگ لاشه و آجرچینى استفاده مى شده است. در آثار بین النهرین نیز کاربرد این مصالح تأیید شده است. در بناهاى ایران باستان از قیر براى اندود روى ستون هاى چوبى و اندود برخى نماها و عایق بندى بدنه کشتى ها استفاده مى شده است. از قیر در کشورهاى دیگر که منابع طبیعى آن را دارند، نهایت استفاده مى شود. قیر محلول و امولاسیون در ایران هزینه زیادى دارد و با سختى تهیه مى شود و جزو مصالح سنتى نیستند. فلز کاربرد فلز فولاد در بناهاى دوران هخامنشى فراوان بوده است. در بناهاى دوره صفوى نیز از فولاد به شکل آهنگرى جهت کلاف بندى استفاده مى شده است. در دوره قاجاریه کاربرد فولاد جهت رکابى ها در اسکلت چوبى و کلاف بندى ها بخصوص شیروانى سازى مورد توجه بوده است. در دوران معاصر نیز فولاد در ساختمان از عناصر مهم بناست و کاربردهاى مختلفى دارد. رنگ رنگ و رنگ سازى در زیباسازى بنا انجام مى شود. در دوره هاى قبل از تاریخ و هزاره هاى چهارم و سوم براى تزئین انسان ها و وسایل زندگى و نیز رنگ آمیزى دیواره اتاق ها از رنگ ها استفاده مى شده است. در دوره هخامنشى علاوه بر رنگ آمیزى سطوح بنا در کف سازى ها نیز از مصالح رنگین استفاده شده است. نمونه هایى از اندود ماسه آهک همراه با پوکه آجر خرد شده و رنگ اُخرا به شکل ملاتى رنگین در کف سازى کاخ داریوش بیادگار مانده است. در دوران اشکانى و بویژه دوره ساسانى از رنگ براى رنگ آمیزى بر سطوح اندودها و نقاشى از صورت نگاره و موارد دیگر نهایت استفاده مى شده است. در ادوار مختلف اسلامى از رنگ در زیباسازى داخل بناها استفاده شده است. از آغاز دوره تیمورى تا هنر صفوى از رنگ هاى معدنى در کاشى سازى و نقاشى روى گچ کارى و نیز قالى بافى و نساجى و قلم کارى و هنرها و حرفه هاى دیگر از رنگ استفاده هاى فراوانى شده است. در دوره زندیه از رنگ هاى معدنى در نقاشى بناها بخصوص در اتاق ها و تالارهاى ارگ کریم خانى و موزه پارس و نیز در حمام ها استفاده فراوان شده است. در دوره قاجاریه انواع نقاشى هاى ترئینى به شکل گل و گیاه و یا تصویرسازى روى گچ کاری، قاب سازى هاى سقف و نقاشى بر سطح زیر و رو آینه و گچ برى و بسیارى دیگر به وجود آمد که بعضى از آنها منحصر به فرد مى باشد. امروزه نقاشى و رنگ آمیزى از آخرین کارهاى اجرایى یک بناست. شیشه طى کاوش هاى باستان شناسى سال هاى اخیر و نیز از بناهاى باقیمانده، در ادوار اسلامی، برمى آید که شیشه هاى الوان براى تأمین روشنایى و تزئین در و پنجره و قالب هاى گنبدخانه ها و شبستان ها استفاده مى شده است. در زیگورات چغازنبیل مربوط به تمدن ایلامى در هزاره اول قبل از میلاد، پنجره هایى وجود داشته با شیشه هاى لوله اى صدف دار و به شکل توخالى و بصورت مارپیچ جهت نفوذ روشنایى در طبقات زیرین. این آثار شیشه اى اکنون در موزه ملى ایران نگهدارى مى شود. در دوره هخامنشى نیز، هنر شیشه سازى بصورت آونگ هایى پشت نما درخشش کرده و در دوره هاى بعد نیز به گونه هاى خاصى بکار رفته. بعد از اسلام در دوران صفویه در بناهاى چهل ستون و هشت بهشت، آینه هاى تخت در اشکال هندسى و یا نقاشى روى آینه و یا پشت آینه بکار رفته است. در سال هاى بعد نیز هنر آینه کارى در ابعاد کوچک در هنر گره سازى اسلامى به شکل تازه اى نمود یافت. این هنر در دوران قاجار به حدکمال رسید و بسیارى از رواق ها و درون بقعه هاى اماکن متبرکه و کاخ ها زیباترین آینه کارى هابوجود آمدند.
چهار تاقی" در معماری ایرانی، نامی است کلی برای یکی از فرمهای مهم و بنیادینی که در تکامل این معماری نقشی اساسی داشتهاست. نام "چهار تاقی" تا حدی روشنگر فرم آن نیز هست. "چهارتاقی" به بنایی چهارگوش گفته میشود که روی چهار پایه یا دیوار محیطی آن قوسها یا گوشوارههایی قرار دارد که به گنبد منتهی میشوند.
پیش از این با هم از نقش گنبدها در معماری و از نحوه تکامل آنها سخن گفتیم. پس از به وجود آمدن تکنیک گنبدسازی و پس از آن که معماران ایرانی توانستند پلانهای مربع را به دایره تبدیل کنند، استفاده از فرم چهارتاقی مرسوم شد. متاسفانه اطلاعات ما از دوران اشکانی اندک است اما در دوره ساسانی، چهارتاقیها به طور گسترده مورد استفاده قرار میگرفتند. در حقیقت چهارتاقی به یک "واحد" معماری تبدیل شد که میتوانست به صورت مجزا و یا در ترکیب با چهارتاقیها و عناصر دیگر در یک ساختمان مورد استفاده قرار بگیرد. چهارتاقی ها و آتشکده ها از آنجا که طرح و نقشه آتشکدههایی که از دوران ساسانی برجای مانده است، همین طرح چهارتاقی است، بسیاری اصطلاح "چهار تاقی" را برای مشخص کردن آتشکدهها نیز به کار میبرند. در حالی که چهارتاقی به عنوان یک عنصر یا واحد معماری، میتواند در هر ساختمانی به کار رود. با این حال بیشترین نمونههایی که از دوران ساسانی از چهارتاقی برجای مانده است، مربوط به آتشکدههاست. خالصترین فرمهای چهارتاقی را میتوان هم اکنون در چهارتاقی نیاسر کاشان، فیروز آباد، نطنز و بیشاپور یافت. آتشکده نیاسر را که در نزدیکی کاشان قرار دارد برخی منسوب به دوران اردشیر بابکان میدانند و برخی دیگر احتمال میدهند قدمت آن به دوران اشکانی نیز برسد. اما همان طور که گفتیم، این فرم معماری فقط مختص آتشکدهها نبوده و در ساختمان کاخها و قلعهها نیز نمونههای آن را مشاهده میکنیم. به عنوان مثال در کاخ فیروز آباد، ردیفی از سه تالار با فرم چهارتاقی در کنار یکدیگر بنا شدهاند. یا در مثالی دیگر از کاخ دامغان، فرم خالص چهارتاقی، یعنی گنبدی روی چهار ستون با دروازه باز مشاهده میشود. دگردیسی پس از اسلام قابلیت بالای چهارتاقی برای فضاسازی در دورههای بعدی نیز مورد استفاده قرار گرفت. شواهد زیادی در دست است که تعداد زیادی از چهارتاقیها، بعد از حمله اعراب به ایران و پس از اسلام، به مسجد تبدیل شدند. در حقیقت چهارتاقیها، هسته اصلی و تالار اصلی مساجد را تشکیل دادند، با این تفاوت که دیوار رو به قبله چهارتاقی مسدود شد و مهراب در آن جای گرفت. در تاریخ معماری ایران، مسجد جامع ایزدخواست، یکی از مشهورترین مثالهای تبدیل یک چهارتاقی ساسانی به مسجد اسلامی است. این مسجد در زلزله سال ١٣١۵ از بین رفته است اما بنابر گزارشها و تحقیقات ماکسیم سیرو، معمار و باستان شناس فرانسوی، این بنا جزو آتشکدههایی است که به مسجد تبدیل شدهاند. در مسجد تاریخانه دامغان نیز این سنت معماری ساسانی تداوم پیدا کردهاست. تاریخانه دامغان را یکی از کهنترین مساجد ایران و مربوط به قرن دوم هجری قمری میدانند. به غیر از سیستم تاقهای این مسجد، ستونهای آجری آن نیز با کاخ ساسانی تپه حصار دامغان کاملا قابل مقایسه است. فرم "چهارتاقی" را در مقبره امیر اسماعیل سامانی در بخارا نیز مشاهده میکنیم که از ابتدا با پیروی از این الگو ساخته شد. این آرامگاه به الگو و نمونه بسیاری از بناهای آرامگاهی در ایران تبدیل شد. در جریان تحول معماری مساجد در ایران و دور شدن از سبک مساجد شبستانی و نزدیک شدن به گونه مساجد ایوان دار و گنبدخانه دار، باز هم چهارتاقی نقش مهمی را برعهده داشت. دو گنبد مهم در مسجد جامع اصفهان (مسجد عتیق) را نیز میتوان تکامل فرم چهارتاقی به حساب آورد. گنبدهای تاج الملک و نظام الملک مربوط به قرن پنجم هجری و دوران سلجوقی هستند و احداث آنها به دو وزیر ملکشاه سلجوقی نسبت داده میشود. تاثیری که فرم چهارتاقی در ساخت این دو گنبد برجای گذاشته، برخی را به این اشتباه انداخته بود که شاید اینها نیز آتشکدههایی از دوره ساسانی باشند که پس از اسلام به مسجد تبدیل شدهاند؛ اما کتیبههای دور گنبد که به سال ساخت و بانی آن اشاره دارند جای هرگونه تردیدی را از بین میبرند. مثال دیگری از تشابه فرم معماری مساجد با چهارتاقیها مسجد کاج در حوالی اصفهان است. این مسجد که از آثار قرن هشتم هجری است و در کرانه شمالی زاینده رود واقع شده یک چهارتاقی عظیم گنبد دار است که از سه ضلع خود با بیرون مرتبط است و در دیوار جنوبی آن مهراب قرار دارد. "چهار تاقی"ها را یکی از بنیادی ترین فرمهای معماری ایرانی به حساب میآورند که در گذر سالیان در بناهایی با کاربریهای گوناگون به کار رفتهاند و معماران هر دوره با توجه به نیازهای روزگار خود در آن ابداعاتی به وجود آوردهاند.
عالیقاپو (به ترکی به معنی دروازه عالی) ساختمانی است که در واقع درب ورودی دولتخانه صفوی بوده است و در ابتدا شکلی ساده داشته و به مرور زمان و در طول سلطنت شاه عباس طبقاتی به آن افزوده شدند و در زمان شاه عباس دوم ایوان ستوندار به آن افزوده شد. این بنا در ضلع غربی میدان نقش جهان و روبروی مسجد شیخ لطفالله واقع شده است. ارتفاع آن ۳۶ متر است و ۶ طبقه دارد که با راهپلههای مارپیچ میتوان به آنها رسید.
این بنا پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان توسط شاه عباس اول بین سالهای ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۶ ه.ق. بعنوان مقر و دولتخانه حکومتی سلاطین صفوی شروع به ساخت شد. این عمارت طی ۵ مرحله معماری و در زمان جانشینان شاه عباس اول بخصوص شاه عباس دوم و شاه سلیمان بین ۷۰ تا ۱۰۰ سال ادامه و تکمیل یافت. حتی به دلیل وجود کتیبهای بخط نستعلیق در زمان شاه سلطان حسین آخرین پادشاه صفوی، تزئینات طبقه سوم اضافه یا مرمت شده است. کتیبه یا سند مستندی مبنی بر عنوان نام معمار بنا در دست نیست ولی به احتمال زیاد معمار بنا یکی از استادان و معماران مهندس معروفی چون استاد علی اکبر اصفهانی یا استاد محمدرضا ابن استاد حسین بنای اصفهانی دو معمار مشهور مساجد جامع عباسی و مسجد شیخ لطف الله بوده است. قاپو یا قاپی در زبان ترکی به معنی در، درگاه و ورودی است و عالی به معنی باشکوه، بزرگ و با ارزش میباشد. گفته میشود که در اصلی بنا را شاه عباس از نجف و مقبره علی به این مکان انتقال داده است. کتیبه بالای سردر ورودی با عنوان انا مدینه العلم و علی بابها و استقرار ۱۱۰ توپ جنگی در مقابل کاخ به حساب ابجد نام علی را عنوان مینماید (ع=۸۰، ل=۲۰، ی=۱۰). تزئینات خارجی بوسیله آجر که در لچکها (قسمتهای هلالی در بالای هر ورودی) بوسیله کاشی هفت رنگ و تزئینات و خطوط اسلیمی میباشد و تزئینات داخلی بوسیله نقوش زیبای گل و بته و شکارگاه و حیوانت و پرندگان بر روی گچ (لایه چینی و کشته بری) و یا مینیاتورهای تصویری ایرانی (به سبک نقاشی های رضا عباسی) و خارجی (بوسیله نقاشان اروپایی که در زمان شاه سلیمان در دربار صفوی حضور داشتند به سبک نقاشی اروپایی به سبک توسط نقاشان معروفی مانند آنژل ولوکار) میباشد. مراحل پنجگانه ساخت بنا مرحله اول ساخت بنایی تنها به عنوان ورودی جهت سایر بناها و مجموعه کاخهای سلطنتی مرحله دوم در این مرحله لزوم گسترش بنا و اضافه نمودن طبقات فوقانی بدلیل گسترش پایتخت و افزایش جمعیت شهری و با اهمیت جلوه دادن مقر حکومتی احساس گردید. بدین منظور طبقات سوم و چهارم و نیم طبقه پنجم اضافه گردیدند. مرحله سوم تکمیل ساختمان برجی شکل کاخ با اضافه نمودن آخرین طبقه (معروف به سالن موسیقی) مرحله چهارم اضافه نمودن پیش زدگی به سمت میدان نقش جهان جهت افزایش طول کاخ و تبدیل آن به ایوان ستوندار در مرحله بعدی ساختمان مرحله پنجم اضافه نمودن ۱۸ ستون به ایوان با فضا ایجاد شده مرحله قبل بعلاوه ایجاد پله های شاهی و ساخت و تکمیل سیستم آبرسانی بنا جهت انتقال آب به طبقات به خصوص حوض مسی ایوان این کاخ در حال حاضر دارای سه دستگاه پله، شامل دو دستگاه پله مارپیچ بصورت قرینه در قسمت غربی ساختمان و یک دستگاه پله بصورت پلکانی (بصورت چند پله و اتاقهای بین راه به شکل زیگزاگی) معروف به پلههای شاهی که به منظور تشریفات ساخته شده است. بنای عالی قاپو با ارتفاعی حدود ۳۶ متر تا کف بازار بلندترین عمارت چند طبقه تا چند دهه اخیر در شهر اصفهان بوده است. بدلیل اضافات و الحاقات معماری در هر سو نمایی متفاوت دارد به طوری که از جلو بنا از میدان نقش جهان ۲ طبقه از پشت ساختمان ۵ طبقه، از طرفین بنا ۳ طبقه و با احتساب طبقه همکف بعنوان اولین طبقه، در کل ۶ طبقه میباشد. منبع: معماری نیوز
کلیسای وانک یا آمنا پرکیج نام کلیسایی است در محله جلفای اصفهان. این کلیسا از کلیساهای تاریخی ارمنیان اصفهان میباشد و در زمان شاه عباس دوم ساخته شدهاست.وانک در زبان ارمنی به معنی کلیسای جامع است.
ارامنه بعد از کوچ بزرگ یعنی در سال ۱۶۰۵ به دستور شاه عباس دوم به اصفهان آورده شدند . آنها از بدو ورود شروع به ساختن محل زندگی کردند و در وحلهٔ اول کلیساها را بنا کردند . ارامنه مردمانی بودند که مذهب برایشان اهمیت بسیاری داشت . پس این باعث میشد که محلی برای دعا و راز و نیاز با خدای خود داشته باشند . اولین آنها کلیسای وانک بود . وانک اولین بار در سال ۱۶۰۴ ساخته شد که البته این بنا خیلی کوچکتر از بنای فعلی و با وسعت کم ساخته شد. ۵۰ سال بعد از ساخت اولیه به خواست و تشویق خلیفه وقت داویراول ( خلیفه شخصی است روحانی که ازدواج نمیکند و امور ارامنه در دست اوست این شخص از ارمنستان و یا لبنان که رئوس مذهبی ارامنه هستند انتخاب شده وبه نقاط مختلفی که ارامنه ساکن هستند فرستاده میشود ) این مکان ویران شده و جای آن بنایی با طرحی شکوهمند و عظیم ساخته میشود . ساخت این مکان ۹ سال به طول میانجامد . و در سال ۱۶۶۴ در زمان سلطنت شاه عباس دوم به اتمام میرسد این مکان را برای تعلیم راهبان و اسکان خلیفه بنا میکنند این کلیسا و یا دیر آمناپرگیچ ( ناجی همگان ) در جنوب اصفهان در محله جلفا یعنی در میدان بزرگ این محله واقع است ، بنای عظیم و برج ساعت آن از فاصلهٔ دور مشخص است با ایرن این بنا با ذوق و سلیقهٔ مردمان این منطقه بیشتر آشنا میشویم مردمانی که خاک خود را رها کرده وبه سرزمین غریب آورده شدند و اثری چنین زیبا خلق کردهاند . این بنا دو در ورودی دارد که در اصلی دری چوبی بزرگ است که مردم از آن رفت و آمد میکنند . سر در این ورودی منظرهای از داخل دیر با کاشی لاجوردی و خاکستری مزین شده بالای تصویر به خط ارمنی این چنین نوشته شده ( دیر ناجی همگان محلی برای راهبان ) بعد از ورود دالانی وجود دارد که در دو طرف دالان دو اتاق وجود دارد که قبلاٌ در آن اتاقها به امور مربوط به ارامنه رسیدگی میکردند ولی در حال حاضر یکی به عنوان مغازهای کوچک و دیگری به عنوان اتاق نگهبانی از انها استفاده میشود . دالان ما را به سمت پلکان ورودی راهنمایی میکند . در سمت راست پلکان برج ناقوس واقع است در زیر این برج دو قبر وجود دارد این قبرها مطعلق به سربازی ارمنی و دیگری مطعلق به پیشوای ارمنی است این برج ۳۸ سال بعد از بنای اصلی دیر ساخته میشود هزینهٔ آن را تاجری ارمنی به اسم هوانجان جمالیان متقبل میشود . در سمت راست این بنا ( برج ناقوس ) کتیبهای بزرگ به رنگ آبی مشخص است و دور آن را سنگهای صلیبی احاطه کردهاند این سنگهای صلیبی به زبان ارمنی ( خاچ کارم نام دارند یعنی همان سنگ صلیبی ) این سنگها یا خاچ کارها از کلیساهای ویران شدهٔ جلفا به این مکان آورده شده و در این دیوار نصب شدهاند . در قسمت سمت چپ برج ناقوس بنای یاد بودی چشم بیننده را به طرف خود جلب میکند این بنای یاد بود ، یاد بودی از قتل عام ارامنهاست که در سال هزار و نه صد و پانزده به دست ترکان عثمانی صورت گرفته هر ساله در این مکان در روز بیست و سه آوریل مراسم برگذار میشود که مردم ( ارامنه ) جمع شده و شمع روشن میکنند و یاد شهدای ارمنی را گرامی میدارند . چاپچانه کلیسای وانک چاپچانه کلیسای وانک پشت این بنا واقع شده ، که البته چند سالی است که به چاپخانه تبدیل شدهاست . شایان ذکر است که اولین چاپخانهٔ ایران و خاورمیانه در این مکان تأسیس شد . در سال ۱۶۴۰ به سرکردگی پیشوای مذهبی کلیسای وانک خلیفه خاچاطور کساراتسی چاپخانهای دایر شد ( در کلیسای وانک ) این شخص ماشین چاپ و حروف چاپ را خود شخصاٌ ساخت و در سال ۱۶۴۱ کتابی با مضمون شرح حال پدران روحانی به چاپ رساند . هنوز هم چند نسخه از این کتاب در موزه کلیسای وانک وجود دارد که البته از لحاظ چاپ و کاغذ مرغوب نیست ولی برای چاپ کنندگان آن افتخار بزرگی است . کتابخانه کلیسای وانک در زمان کوچ بزرگ ، ارامنه همه چیز خود را جا گذاشتند و به ایران آمدهاند ولی تنها چیزی که نتوانستند از آن چشم پوشی بکنند کتابهایی بود که در خانههای خود داشتند ارامنه با تحمل زحمات فراوان کتابهای زیادی را با خود به ایران ( اصفهان ) آوردند این کتابها تنها ثروتی بود که همیشه برای ارامنه باارزش بود و هست . البته باید گفت در سال ۱۷۷۰ تا ۱۷۹۰ در آن هنگام که ارمنیان و به ویژه پیشوایان مذهبی کلیسای وانک مورد آزار و اذیت قرار گرفتند کتابهای زیادی به خاطر بدست آوردن تفنگ و باروت فروخته شدند ولی بعد از گذشت سالها وقتی وضع به حالت عادی برگشت دوباره این کتابها جمعآوری شدند و در سال ۱۸۸۴ قسمتی از کلیسای وانک ( محوطهٔ کلیسا ) را به کتابخانه اختصاص دادند یعنی کتابخانهای بنا کردند و گنجههای چوبی برای آن ساختند تا بتوانند از کتابها نگهداری کنند که این کتابخانه و گنجههای چوبی آن در حال حاضر وجود دارد . شایان ذکر است تمام این کتابها کتابهای خطی هستند که روی پوست نوشته شدهاند . کتابخانهٔ کلیسای وانک در قسمت غربی محوطه کلیسا روبروی نمازخانه واقع است . بعد از آن پیشوای مذهبی خاچاطور شخصاٌ خلیفه خوانس را به ایتالیا فرستاد تا شیوه چاپ کردن را بیاموزد که خلیفه هوانس به آمستردام میرود و آنجا شیوهٔ چاپ را آموخته و یک ماشین چاپ نیز با خود به جلفای اصفهان میآورد و در سال هزار و شش صد و چهل و هفت کتاب « تهیه و تقویم » را به چاپ میرسانند . در سال ۱۸۴۴ بارون مانوک هورداینان جلفایی یک ماشین چاپ عالی را که گرانقیمت نیز بوده را از اروپا به اصفهان میآورد که این ماشین چاپ در حال حاضر در موزهٔ کلیسای وانک نگهداری میشود و اولین کتاب را که با این ماشین در کلیسای وانک به چاپ رساندند زبور داوود بود که تنها نسخهٔ باقیمانده از آن در کتابخانه بولئان آکسفورد محفوظ است . موزه کلیسای وانک این موزه در سال ۱۸۷۱ در کلیسای وانک ساخته شد .بعد از کتابخانه موزهٔ این کلیسا قرار دارد . این مکان محل نگهداری اجناس گرانقیمت و نایابی است که در دنیا نظیر آنها وجود ندارد باید گفت که بشر این اموال گرانقیمت و نایاب به وسیلهٔ مردم هدیه شدهاند که اهدای این اموال بیشتر برای آن بوده که جایگاه مناسبی برای یادگارهای گذشتگان وجود داشته باشد تا آیندگان بدانند پدرانشان که بودند و چه کردند . در این مکان از انجیلهای زیبایی نگهداری میشوند که یکی از آن انجیلها کوچکترین انجیل دنیا است که با هفت زبان نوشته شده و هفت گرم وزن دارد. اماکن اداری کلیسای وانک در گذشته کارهای اداری و قضایی ارامنه جلفا در این مکان صورت میگرفت از تنظیم قباله ازدواج تا تعمیر و ثبت فوت و تولد و امور قضایی مثل شکایات و رسیدگی به ان انجام میشد این امر در حال حاضر ادامه دارد و ارامنه جلفا برای کارهای خود به این محل رفت و آمد میکنند . برای همین در دیر آمناپرگیچ ساختمانی ساخته میشود که در حال حاضر نیز برپاست و خدمتگزاران مردم در این مکان به کارهای جامعهٔ ارمنی در جلفا رسیدگی میکنند . البته این را نیز بنا به فراموش کرد که در گذشته امور ارامنهٔ بعضی از کشورها مثل هند نیز در دیرآمناپرکیج حل و فصل میشده ولی در حال حاضر فقط به امور ارامنهٔ جنوب ایران رسیدگی میکنند . این مکان در جنوبیترین قسمت دیر واقع است و سال ساخت آن به زمان سلطنت ناصرالدین شاه باز میگردد . در قسمت شرقی دیر روبروی موزه محل اسکان اسقف و یا خلیفه وقت ساخته شدهاست دو طبقه دارد که در طبقهٔ اول وسائل و مایحتاج ذیر در آن نگهداری میشود و طبقهٔ دوم محل سکونت اسقف است . نوع سازه این بنا دو در ورودی دارد که در اصلی دری چوبی بزرگ است که مردم از آن رفت و آمد میکنند . سر در این ورودی منظرهای از داخل دیر با کاشی لاجوردی و خاکستری مزین شده بالای تصویر به خط ارمنی این چنین نوشته شده ( دیر ناجی همگان محلی برای راهبان ) بعد از ورود دالانی وجود دارد که در دو طرف دالان دو اتاق وجود دارد که قبلاً در آن اتاقها به امور مربوط به ارامنه رسیدگی میکردند ولی در حال حاضر یکی به عنوان مغازهای کوچک و دیگری به عنوان اتاق نگهبانی از انها استفاده میشود . دالان ما را به سمت پلکان ورودی راهنمایی میکند . در سمت راست پلکان برج ناقوس واقع است در زیر این برج دو قبر وجود دارد این قبرها متعلق به سربازی ارمنی و دیگری مطعلق به پیشوای ارمنی است این برج 38 سال بعد از بنای اصلی دیر ساخته میشود هزینهی آن را تاجری ارمنی به اسم هوانجان جمالیان متقبل میشود . در سمت راست این بنا ( برج ناقوس ) کتیبهای بزرگ به رنگ آبی مشخص است و دور آن را سنگهای صلیبی احاطه کردهاند این سنگهای صلیبی به زبان ارمنی ( خاچ کارم نام دارند یعنی همان سنگ صلیبی ) این سنگها یا خاچ کارها از کلیساهای ویران شدهی جلفا به این مکان آورده شده و در این دیوار نصب شدهاند . در قسمت سمت چپ برج ناقوس بنای یاد بودی چشم بیننده را به طرف خود جلب میکند این بنای یاد بود ، یاد بودی از قتل عام ارامنه است که در سال هزار و نه صد و پانزده به دست ترکان عثمانی صورت گرفته هر ساله در این مکان در روز بیست و سه آوریل مراسم برگزار میشود که مردم ( ارامنه ) جمع شده و شمع روشن میکنند و یاد شهدای ارمنی را گرامی میدارند . مصالح ساختمانی و معماری این کلیسا با کلیساهای سنگی ارمنستان فرق دارد به طور کلی که بنای آن با استفتده از مصالح ساختمانی محلی یعنی خشت خام ساخته شده ولی در جای جای آن با کاشی های منقش به فرشته های بال دار تزئین شده است . در پایین قسمت هایی از دیوار کلیسا به طور باشکوهی با نقاشی های رنگ و روغن ، گچ کاری و تزئینات دیواری منقوش شده است . گنبد دایره وار مانند گنبدهای مساجد است . نمای بیرونی آن از آجر پخته می باشد و نای داخلی گنبد به رنگ لاجوردی که با تصاویر مذهبی و تزئینات گلبوته و طلاکاری آزین شده است . دور تا دور گنبد هشت پنجره وجود دارد
قلعه ها در فاصله ۳۰ تا ۴۰ متری از یكدیگر قرار دارند. پست های دیده بانی به امنیت قلعه می افزایند و محل استراحت نگهبانان اند. كنگره ها و برجها نقشی اساسی در امنیت قلعه دارند. خندقی قلعه را احاطه كرده است و ارگ از سمت جنوب دارای راهی است كه به كاخ حاكم ختم می شود و چند ردیف مغازه در دو سوی شرق و غرب قلعه واقع شده است. صفحه قبل 1 صفحه بعد | ||||||